پسر رزمیکار که در دعوای دانشآموزان دو مدرسه نمونه دولتی و تیزهوشان در خلخال به کما فرورفته بود، پس از 20 روز تسلیم مرگ شد
پسر رزمیکار که در دعوای دانشآموزان دو مدرسه نمونه دولتی و تیزهوشان در خلخال به کما فرورفته بود، پس از 20 روز تسلیم مرگ شد. عجیب اینکه دو مدرسه یک حیاط داشتند و زنگ تفریح دانشآموزان همگی از یک حیاط، بوفه و سرویس بهداشتی استفاده میکردند.
به نوشته روزنامه ایران، ساعت 12 ظهر 6 اردیبهشت ماه سال جاری بود که صدای همهمه و شلوغی حیاط مشترک دو مدرسه تیزهوشان شهید بهشتی و نیمهدولتی علی ابن ابیطالب(ع) را پر کرده بود. هر کس حرفی میزد. همه ترسیده بودند. «احسان داداشاوغلی» غرق در خون بود و هیچکس به سویش نمیرفت. نیم ساعت گذشت و حتی مدیران مدرسه اقدامی برای نجات پسر تیزهوش نکردند تا اینکه با مرکز اورژانس 115 تماس گرفته شد و آنان در جریان حادثه خونین در حیاط مدرسه قرار گرفتند. تکنیسینها سریعاً خود را به محل حادثه رساندند و با پیکر نیمهجان پسر نوجوان روبهرو شدند.
احسان که از ناحیه گردن و مغز دچار آسیب شدیدی شده بود، ابتدا به بیمارستان امام خمینی(ره) خلخال انتقال یافت و با توجه به وضعیت بحرانی احسان، وی برای مداوا در بیمارستان علوی که از امکانات مجهزتری برخوردار بود، بستری شد. با گذشت 20 روز از این حادثه، تلاش پزشکان بینتیجه ماند و احسان که در این مدت در کما به سر میبرد، به خاطر مرگ مغزی از پای درآمد.
حادثه از زبان یک آشنا
«خان علی اسکندری» که از دوستان صمیمی خانواده احسان است با ابراز تأسف از بروز این حادثه تلخ گفت: ای کاش زودتر به این موضوع رسیدگی میشد. احسان بیگناه و ناجوانمردانه از میان ما رفت. بیمسئولیتی و بیتوجهی مسئولان دو دبیرستان نمونه دولتی و تیزهوشان باعث شد این اتفاق رخ دهد. اگر آنها کمی احساس مسئولیت میکردند، الان احسان زنده و در کنار ما بود.
این مرد گفت: ساعت 5/ 12 ظهر روز 6 اردیبهشت ماه بود که با ما تماس گرفتند و گفتند احسان دچار حادثه شده است، خیلی شوکه شدیم. فکر میکردیم اتفاق سادهای باشد اما به ما خیلی دیر اطلاع دادند. حداقل نیم ساعت از بروز این حادثه گذشته بود، حتی از مدرسه زمانی با اورژانس تماس گرفته شده بود که احسان زمان زیادی را از دست داده و غرق در خون بود.
با اینکه پس از اطلاع دادن به 115 آنها در کمتر از پنج دقیقه خودشان را به صحنه رسانده بودند، اما دیگر کار از کار گذشته بود.
اسکندری بیان کرد: وقتی وارد مدرسه شدیم، همه دور احسان حلقه زده بودند و قبل از آن هیچکس نیامده بود تا متوجه حال وی شود، در همان لحظه یکی از افراد که شاهد این حادثه بود به ما گفت از بیرون متوجه شلوغی شده و وارد حیاط مدرسه شده است تا به احسان کمک کند و از آنجایی که آموزشهای اولیه را آموخته بود، تصمیم داشت احسان را نجات دهد اما آنها نگذاشتهاند.
این مرد گفت: وقتی پیگیر ماجرا شدیم و به بررسی دوربین مداربسته پرداختیم، متوجه شدیم سه نفر از دانشآموزان مدرسه نمونه دولتی با احسان درگیر شدهاند و یکی از آنان وقتی احسان به سمت بوفه مشترک میرفت، گردن او را فشار داده و به سمتی او را هل دادهاند و همین برخورد و افتادن باعث شد احسان از سر و گردن آسیب شدیدی ببیند و 20 روز در کما به سر ببرد، اما این پسر طاقت نیاورد و سرانجام روز 25 اردیبهشت ماه متوجه شدیم احسان به دلیل مرگ مغزی جانش را از دست داده و برای همیشه از میان ما رفت.
وی ادامه داد: اگر مسئولان مدرسه به محض بروز این حادثه پیگیری میکردند و احسان را به حال خودش در مدرسه رها نمیکردند، شاید زنده و در کنار ما بود. من نمیدانم آموزش و پرورش چگونه مجوز ادغام دو مدرسه را با هم داده است؟! اصلاً چرا باید مدرسه تیزهوشان با مدرسه نمونه دولتی با هم مشترک باشند. همین بیتوجهیها گاهی باعث حسادت میان دانشآموزان مدرسههای مختلف میشود و درگیریها و اتفاقات جبرانناپذیری را رقم میزند.اسکندری با دلخوری بیان کرد: نمیدانم چرا برخی از این مسئولان با کوتاهی کردنهایشان در انجام وظیفه براحتی و بیتفاوت از کنار چنین مسأله مهمی میگذرند؟!
وی ادامه داد: با اینکه مدیر مدرسه تیزهوشان در زمان حادثه در مدرسه حضور نداشت ولی پس از باخبر شدن از این ماجرا لحظه به لحظه با ما همراه بود و مانند پسر خودش برای احسان تلاش میکرد. ای کاش هر کسی مسئول رفتار و وظیفهاش باشد تا دیگر با کوتاهی و بیتوجهی آنها خانوادهای عزادار و سیاهپوش نشوند، چرا که این نخستین حادثه نبوده اما امیدوارم آخرین باشد.
دلگویههای پدر سیاهپوش
پدر «احسان» که هنوز در شوک از دست دادن پسر تیزهوشاش است، به شوک گفت: هنوز نمیتوانم باور کنم که احسان ما را تنها گذاشته و دیگر کنارمان نیست. حتی دو پسر کوچکترم نیز دائم سراغ احسان را میگیرند. این حادثه شوک خیلی بزرگی است برای ما و زمان زیادی طول خواهد کشید تا بتوانیم با این وضعیت کنار بیاییم.وی افزود: 20 اردیبهشت تولد پسرم بوده و تازه 15 سالگیاش را تمام کرده بود، هزاران امید و آرزو داشتیم.
پسرم موفق و از همه لحاظ نمونه بود. درساش را جهشی خوانده بود و میخواست شخص مفیدی برای جامعه باشد. از چهار سالگی تکواندو کار میکرد. هر روز با هم به ورزش میرفتیم و من هم در کنار او یاد میگرفتم اما یک اشتباه و بیتوجهی همه چیز را خراب کرد و کاخ آرزوهایمان بر سرمان ویران شد.
این پدر سیاهپوش با فروخوردن بغضاش ادامه داد: برای پسرم توطئه کرده بودند حتی پیامهای تهدیدآمیزی به پسرم داده بودند که حتماً آن را پیگیری میکنم و به سه نفر از هممدرسهایهای احسان مظنون هستیم. از همان روز نخست برای شکایت به کلانتری خلخال رفتیم اما چون پسرم در حال درمان بود برای گرفتن جواب پزشکی قانونی دست نگه داشته بودیم اما از دوشنبه بعد از تمام شدن مراسم، حتماً پیگیر موضوع میشوم گرچه دیگر هیچ فایدهای برایمان ندارد و احسان نزد ما برنمیگردد اما شاید باعث شود دیگر چنین حوادثی رخ ندهد.
پدر غمزده در واکنش به برکناری مدیر مدرسه گفت: تا جایی که من اطلاع دارم، مدیران مدرسه اخراج نشدهاند و همچنان به فعالیتشان ادامه میدهند. آنها از مقصران اصلی هستند چون اگر زودتر پیگیری میکردند و به اورژانس خبر میدادند، الان احسان زنده بود و هیچکدام ما سیاهپوش نمیشدیم. در مراسم ختم پسرم جمعیت یکصدا گریه میکردند. این داغ برای همیشه سنگین و سوزاننده است و دل همه را آتش زده چه برسد به دل من و خانوادهام که جای خالی پسرم و خندههایش را میبینیم.
اخراج 2 مدیر
بنابر این گزارش، به گفته یک مقام مسئول در آموزش و پرورش خلخال، پس از اطلاع از خبر تلخ مرگ مغزی دانشآموز نخبه و ورزشکار دبیرستان تیزهوشان و نمونه دولتی علی ابن ابیطالب هر دو مدیر دبیرستان از پست مدیریت عزل و کنار گذاشته شدند.